۱۳۸۹ آذر ۱۱, پنجشنبه

پاسخی به یک چپ‌گرای تازی‌زاده

درود؛

به‌تازگی شخصی به لجن‌پراکنی در این وب‌نوشت دست یازیده است. ماهیت وی چنین خبر می‌دهد که از چپ‌گرایانِ تازی‌پرستِ ایران‌ستیز می‌باشد. تنها به گذاشتن یکی از دیدگاه‌های ایران‌ستیزانه‌اش اکتفا می‌کنم تا مردم ایران‌زمین، این هزار چهره‌گان دیو خوی را بهتر بشناسند.

وی نوشته است:
درود .
شما با چه معیار و محکی اسکندر کبیر که شرق و غرب به بزرگمنشی و مردانگی آن گواه داده اند و آن را ذوالقرنین نامیدند را خونخوار و گجستک می خوانی ؟ کسی که دانش را پیش بزرگترین دانشمند جهان ارسطو اموخت را بی رحم معرفی می کنی کسی که هرجا رفت چندین شهر و چندین کتابخانه تاسیس کرد
 به‌تازگی میهن‌فروشانی از این‌دست برای گستراندن اندیشه‌های زهرآگین خود در تلاشند که هم‌رنگ میهن‌پرستان شوند و به‌کار‌گیری واژه‌ی درود یکی از این دورویی‌های آن‌هاست. این شخص اسکندر را که حتّا خود یونانیان و بیشینه‌ی باختریان در انحراف جنسی و خون‌خواری‌‌ و پلشتی‌اش هم‌داستانند، بزرگ‌منش و دارای مردانگی دانسته و شگفتا که "شرق و غرب" را مدّعی داشتن چنین صفاتی از بهر وی برمی‌شمارد. حال آن‌که دست کم نیاکان ما به سبب وحشی‌گری‌ها و خون‌خواری‌های وی لقب "گجستک" به او دادند و همین ما را کافیست. جانور درّنده‌ای چون اسکندر که در خود یونان به هم‌میهنانش رحم نداشته باشد و شهر تب را به آتش کشیده و مردمانش را کشتار و باقی را کنیز و بَرده سازد، به‌خوبی ماهیتش پیداست و اهل خِرَد به‌خوبی می‌دانند که "آن‌که با مادر خود زنا کند.... با دیگران چه‌ها کند" و یا "آن‌که بر زمین ریزد خون خدا.... کِی به‌قرآن کند اعتنا"

پرداختن به اهریمنی چون اسکندر مقدونی نیازمند نوشته‌ای جداگانه است که امید است به‌یاری هورمَزد به‌زودی به وی نیز بپردازم.

شوربختانه هنگامی که در بخش دیدگاه‌ها می‌گوییم که نوشته‌های ایران‌ستیزانه بی‌درنگ زدوده می‌شود، برخی از دوستان ژست روشن‌فکری گرفته و این کار ما را می‌نکوهند. حال اگر دوستان تردید دارند که بر نویسنده‌ی چنین پیامی -که کشتارگر نیاکان خود را می‌ستاید - "حرّام‌زاده" نام نهند، من در چنین کاری درنگ و باکی نخواهم داشت.

جاوید ایران!