۱۳۸۹ مهر ۲۷, سه‌شنبه

پاسخی به دکتر نوشیروان کیهانی زاده

درود.

به گشت و گذار در تارنمای Iranians History On This Day  می‌پرداختم و به نوشته‌ای برخوردم که مرا در شگفتی فرو برد. از این جهت که چرا باید برخی هم‌میهنان همواره در تلاش باشند که کشور پرشکوه و کهنمان را به دیگر کشورها پیوند بدهند و ما را اسباب خنده‌ی بیگانگان سازند... مگر چه نیازی به این کار است؟ حال اگر به راستی پیوندی وجود داشته باشد سخنی نیست. متن نوشتار را می‌گذارم خود بنگرید و پاسخ مرا نیز دنباله‌ی آن بخوانید:

دکتر نوشیروان کیهانی زاده:

" فرانك ها فنون جنگي ايرانيان را به اروپا منتقل کردند "

" مجسمه يك سرباز فرانك اوايل قرن اول ميلادي "
" 19 آوريل سال 2 ميلادي سناي روم تصويب كرد كه براي جنگ قريب الوقوع با ايران ده هزار مرد«فرانك» اجير شوند و به جاي انتقال با كشتي از طريق بنادر ايتاليا، از راه دانوب و درياي سياه خود را به آسيا برسانند. فرانكها كه نام كشور فرانسه از آنان گرفته شده است در آن زمان در جنوب آلمان بسر مي بردند كه بعدا به فرانسه سرازير شدند. ژرمن ها (اقوام آلماني) با اين كه قرنها زير سلطه روميان بودند حاضر نمي شدند كه به صورت «مرسنر رومي» با ايرانيان وارد جنگ شوند. در طول تاريخ، ديده نشده است که آلمان و آلماني بر ضد ايران و ايراني قدمي برداشته باشد. ايران در جريان دو جنگ بزرگ قرن بيستم، به خاطر داشتن احساس دوستي و همنژادي با آلماني ها آسيب بسيار ديد
     بسياري از آن فرانكهايي که طبق مصوبه آوريل سال 2 ميلادي به جبهه ايران فرستاده شده بودند، در جنگ با ايران اسير و يا كشته شدند و تنها چند صد تن از آنان موفق به بازگشت شدند و همين عده تلاش كردند شيوه هاي جنگي ايرانيان را به فرانكها بياموزند كه تيراندازي در جهت مخالف تاخت اسب يكي از اين فنون بود...."  (دوستان می توانند ادامه ی نوشتار دکتر نوشیروان کیهانی زاده را در اینجا بخوانند)

  نوشته‌اند که ژرمن‌ها هیچ‌گاه به عنوان نیروهای مزدور در لشگرکشی‌های روم به ایران شرکت نداشته‌اند. ما ابتدا مدارک تاریخی را که نشان‌دهنده‌ی شرکت گسترده‌ی اقوام ژرمن در لشگرکشی‌های ناموفق روم به ایران است، نادیده می گیریم. هم‌اکنون تنها به نقد سخن دکتر کیهانی‌زاده می‌پردازیم:

  ابتدا گفته‌اند که فرانک‌ها به فرمان امپراتوری روم به ایران زمین یورش برده و شکست خورده‌اند و سپس از عدم حضور ژرمن‌ها در لشگرکشی‌های روم به سوی ایران دم زده‌اند. حال سخن این است: مگر نه اینکه خود فرانک‌ها نیز از اقوام ژرمن بوده‌اند؟ این دیگر اصلی بدیهی می‌باشد. اگر بگوییم فرانک‌ها از اقوام ژرمن نیستند، بدین می‌ماند که پارت‌ها و مادها و حتی پارس‌ها را گروهی از ایرانیان به شمار نیاوریم. 

   ژرمن‌ها همچون دیگر قبایل نامتمدن اروپای مرکزی و شمالی یا به کشتار و غارت یکدیگر می‌پرداختند و یا از راه چپاول و دستبرد به شهرهای مرزی کشورهای متمدن زندگی می‌کردند. آنها بارها با تازش به سرزمین‌های تحت سلطه‌ی روم، اروپا را چپاول کردند و ویرانی‌های بسیاری برجای نهادند. در آن دوران، طوایف برجسته‌ای چون Frank ها، Vandal ها، Burgundi ها، Langobardi ها، Alammani ها*، Visigoth ها و ostrogoth ها بیشتر خودنمایی می‌کردند. اینها همگی از قبایل ژرمن بودند که برخی از آنها در دوره‌ای بر اثر فشار سنگین از سوی جبهه‌ي شرق که مورد تازش وحشیان هون قرار داشت، روی به سوی باختر نهاده بودند. از سویی در دوران شاهنشاهی شاپور یکم ساسانی گروهی از قبایل "گوت" با در نوردیدن آسیای خُرد و پس از به‌جای نهادن ویرانی بسیار در متصرفات امپراتوری روم در پی خزش به درون مرزهای ایران بودند که در این کار ناکام مانده و در هم شکستند. چنان‌چه اقوام "زرد" که در پی تازش و جای‌گیری در فلات ایران بودند، با شکست سهمگین از مرزداران ساسانی در گذرگاه‌های سترگ قفقاز، به ناچار راه خزش سنگین و پرجمعیت خویش را - که به همراه زن و فرزندان خویش صورت گرفته بود - به سوی اروپا کج کرده و باختر را عرصه‌ي تاراج و ویران‌گری خویش ساختند.

    دکتر کیهانی‌زاده سپس اشاره کرده‌اند که فرانک‌های شکست‌خورده و گریزپا پس از بازگشت به سرزمین خود برآن بوده‌اند که شیوه‌های نظامی پارتی‌ها را به هم‌تباران خود بیاموزند. آنچه که ما از اسناد تاریخی و هم‌چنین سخن تاریخ‌نگاران و پژوهش‌گران امروزین می‌دانیم، این است که پیاده کردن فنون جنگی ارتش‌های ایران باستان به روی سپاهیان قبایل نامتمدن اروپای مرکزی و شمالی تقریباً ناممکن بوده است، چرا که عنصر اصلی ارتش اقوام ژرمن را پیاده‌نظام تشکیل می‌داد و نبرد در جنگل‌های تنگ و تاریک آن نواحی سد بزرگی برای مانور نیروی پرتحرک و تیزپایی چون سواره‌نظام بوده است. 

   در پایان سنگ‌نبشه‌ی شاهنشاه شاپور یکم ساسانی را می‌نگریم که هیچ تردیدی باقی نمانَد؛ شاهنشاه بزرگ ایران پیروزی خود بر رومیان را چنین نگاشته است:

 
"پس از آنکه ما در حکومت خود جای‌گیر شدیم، «گوردیان قیصر» سپاهی از گوت‌ها و ژرمن‌ها بیاراست و به آسورستان بتاخت، در "مسیخه" در آسورستان، نبرد سختی درگرفت و قیصر گوردیان کشته شد و ما سپاه روم را نابود کردیم"
"شاهنشاه شاهپور یکم ساسانی"


* Alammani ها تنها یکی از طوایف ژرمن بودند که در سال‌های 400 میلادی بر نواحی شمالی کوهستان‌های آلپ در شمال امپراتوری روم مستقر بودند. ولی امروزه ایرانیان تمامی ژرمن ها را "آلمانی" می نامند که از نظر ریشه‌ای نادرست است.

با سپاس.

پاینده ایران !
کوبنده کاویان !

ویرایش : به تازگی باخبر شدم که این نوشته‌ی دکتر کیهانی‌زاده ، در گذشته در ماه‌نامه/هفته‌نامه امرداد هم چاپ شده است. از این جهت به راستی جای شوربختی ست که بسیاری از نشریه‌ها تنها نویسنده را می‌نگرند و نه نوشته‌ی او را و هر سخن بی‌مدرکی را تنها به اعتبار نویسنده‌ی آن به چاپ می‌رسانند و به خورد مردم ناآگاه می دهند.

افسوس!... .

۲۵ نظر:

ناسیونال سوسیالیسم آریایی گفت...

تارنگار ناسیونال سوسیالیسم آریایی بار دگر به روز است .

بی صبرانه منتظر حضور شما و نظرات گرم و اندیشه های روشن شما هستیم .

زیاد چشم انتظارمان نگذارید . منتظرتان هستیم .


بسیار خرسند خواهم شد با هم تبادل پیوند کنیم .

ناسیونال سوسیالیسم آریایی گفت...

تارنگار ناسیونال سوسیالیسم آریایی بار دگر به روز است .

بی صبرانه منتظر حضور شما و نظرات گرم و اندیشه های روشن شما هستیم .

زیاد چشم انتظارمان نگذارید . منتظرتان هستیم .


بسیار خرسند خواهم شد با هم تبادل پیوند کنیم .

Adolf69 گفت...

درود
بهرام جان البته طی تحقیقاتم به مواردی برخوردم که اگر نادرست است تذکر دهید:
هیچ میدانید فرانک خود به معنی غیر ژرمن هست؟اگر روزی امپراتوری روم تمام ساکنین اروپارا ژرمن مینامید تنها دلیلش نژاد پرستی آنان بود مثل تازیان که غیر تازی را عجم یا یونانیان که غیر یونانی را بربر یا ایرانیان که از واژه انیرانی بهره می جستند
من دقیقا نمیدانم که تبار ژرمن ها چیست ولی بی شک با دیگر اروپاییان فرق داشتند.
میتوانید دوباره تارنمای خاک و خون را بخوانید.جناب اردشیر مطالبی پیرامون این نوشته اند

Adolf69 گفت...

دوستان بهتر نمی دانید ابتدا تکلیف نژاد و تبارمان را مشخص کنیم سپس به جزئیات مثل جنگ جهانی بپردازیم؟
خوشحال می شویم شاهد حضور مفیدتان در تالار نژادگان باشیم

بهرام گیان‌سپار گفت...

درود؛

تردید دارم چنین باشد. در اینکه فرانک ها از اقوام ژرمن بوده اند هیچ گونه تردیدی نیست. به گونه ای که پادشاهی گسترده ی فرانک ها در دوران شارلمانی (هم دوره خلیفه هارون رشید عباسی) تقریبا هم نقاط پرجمعیت آلمان امروز و هم فرانسه را در بر می گرفت. آلمانی های امروزی نیز شارلمانی را پادشاهی از نژاد خود می دانند که به راستی نیز همینگونه بود. روم هیچ گاه تمام قبایل وحشی آن سوی مرزهایش را ژرمن نخوانده بود. حتی تا پیش از فتوحات گسترده ی "سزار" قبایل عموماً کشاورز گول در دو طایفه ی بزرگ Arverni و Aedui همسایگان شمالی و شمال غرب رومیان به شمار می آمدند، رومیان نیز هیچ گاه نام "ژرمن" را بر اقوام گول نگذاشته بودند.

تازیان هیچ گاه غیر تازی را عجم نخواندند، بلکه "ایرانیان" را عجم نامیدند و در تاریخ اثری نیست که فرضاً این نام را بر رومیان یا اقوام دیگر غیر تازی نهاده باشند. انیرانی هم از سوی ایرانیان به هر قوم بیگانه و نا ایرانی تعلق می گرفت. ولی نه نام اقوامی چون "عجم" در تاریخ است و نه مردمانی با نام "انیران"؛ ولی تاریخ نام "فرانک" ها را به عنوان یکی ازطوایف نیرومند ژرمن ثبت کرده است و همین کافیست.

ضمن آنکه شرکت اقوام ژرمن در ارتش های روم تنها منحصر به فرانک ها نیست، بلکه چنانچه در نوشتار هم پیداست، شاپور ساسانی از وجود یگان های نظامی ژرمنیک در ارتش روم یاد می کند. مورخان نیز وجود نیروهای ژرمن در ارتش های رومی را تردید ناپذیر و قطعی می دانند.

یزدان گفت...

درود
در پاسخ به نظر بالایی، فرانک ها از ژرمن های غربی هستند. بهرام گرامی مطالبتان را تایید میکنم و به عینه قبول دارم.
اما درگیری و زد و خورد میان ملتها همواره وجود داشته است. بر عکس درگیری، اتحاد هم بر قرار بوده است برای مثال در 377 میلادی، ویزیگوتها و اوستروگوتها با آلان ها(بازماندگان سرمتها) متحد شده و به بالکان تاختند..
در پایان من هم موافق نیستم که ژرمن ها را دوست همیشگی خود در دل تاریخ بدانیم.

بهرام گیان‌سپار گفت...

درود یزدان گرامی؛

آهنگ من از این نوشتار این نبوده که ژرمن ها را دشمن ایرانیان نشان بدهم. اتفاقاٌ کمک های آلمان نازی به ایران در زمان رضاشاه انکار ناپذیر است. من با ژرمن گرایی برخی ایرانیان می ستیزم، وگرنه نه در دلاوری ژرمن های باستانی تردید می توان کرد و نه در رابطه دوستانه ی آلمان نازی و رضاشاه.

اما پیرامون اتحاد ویزیگوتها، استروگوت ها و آلان ها بگویم که تنها یک اتحادیه ی نظامی از برای غارت و کشتار بوده است، نه آنکه عوامل نژادی سبب آن اتحاد بوده باشد. تاریخ نشان داده است که در قبایل کوچ نشین (از سکاها گرفته تا قبایل گوت و ژرمن) در بسیاری از موارد میل و نیاز به غارت و ویرانگری بر خودآگاهی قومی-نژادی غالب بوده است. از همین روست که در نبرد خونبار chalons که نتیجه تازش قبایل هون به فرماندهی اهریمنی چون "آتیلا" بود، استروگوت ها، قبایل Alamanni، اسکیت ها در جبهه ی هون ها بودند و در مقابل فرانک ها، ویزیگوت ها، آلان ها، ساکسون ها و سرمتی ها در جبهه ی روم می جنگیدند.

صرف نظر از جنگ های مذهبی، باید گفت که بسیاری از جنگ های بزرگ گذشته آمیزی از دو عامل اقتصادی و نژادی بوده است و گاهی عامل اقتصادی بر نژادی چربیده و گاهی برعکس. چنین بود که در تاریخ دیده شده که سرداری با نام Ardaburious ( از قبایل آلان) زیرپرچم روم با ایرانیان می جنگد و با تازش به مرزهای ایران، شهر نصیبین را نیز می گشاید.

با سپاس.

اردشیر بابکان گفت...

درود بر شما
دوست عزیز من هم با گفته شما موافق هستم در کتاب شاهنشاهی ساسانی نوشته یوزف ولسکی هم به این موضوع اشاراتی شده. اما درجایی خواندم که گفتید این آقای کیهانی زاده گفته که در جنگ های اول و دوم جهانی آلمانها بر ضد ایران و ایرانی کاری نکردند. باید بگویم که آلمانها آن زمان دستشان به ایران نرسید که اگر رسیده بود خدا میداند چه میشد.
تا درودی دیگر بدرود

وهومن گفت...

درود

سنجش بسیار زیبا و درستی بود. در کل بسیاری از ایرانیان نا آگاهانه دوست دارند ایرانیان را بیش از آنچه به راستی بوده به آلمانها بچسبانند.

به امید دیدار

آواي شاهپور گفت...

درود
با سپاس از شما
استفاده كردم

Adolf69 گفت...

درود بهرام جان
ابتدا لازم است یک نکته را برای تمامی دوستان روشن کنم و آن این است که برای من قبل از هر چیز ایران و ایرانی مهم هست نه دیگران.ژرمن ها هم چه آریایی باشند و چه نباشند در حال حاضر دشمن ما هستند این را گفتم تا شما مرا یک ژرمن پرست ندانید
و هدفم از نظر دادن در اینجا روشن شدن حقایق تاریخیست:
راستش من به هرکجا که مراجعه می کنم به یک نتیجه می رسم:ژرمن ها فرانک ها را فرانک نامیدند چون غیر ژرمن بودند.
در ضمن در رابطه با عجم هم باز می گویم این تازیان کثیف غیر تازی را عجم نامیدند ولی به تدریج به خاطر دشمنی نژادی ایرانیان و تازیان که از واجبات چرخ گردون هست به تدریج این لقب ناپسند به ایرانیان اختصاص گرفت با تشکر

بهرام گیان‌سپار گفت...

درود؛
از دوستان گرامی برای بیان دیدگاهشان سپاسگزارم.

در پاسخ به Adolf69 گرامی نیز بگویم که چنین نیست... فرانک ها خودشان، خودشان را "فرانک" می نامیده اند. آیا ایرانیان خودشان را عجم می خوانده اند؟ دیگر آنکه اقوام غیر ژرمن بارها فرانک ها را "فرانک" نامیده اند. ضمن آنکه من نگفته ام ژرمن ها دشمن ما هستند. دشمن شناسی امروز ما نباید برگرفته از رویدادهای دوران باستان باشد. از همین روست که نه یونانیان، نه ایتالیایی ها و نه ژرمن ها هیچ یک دشمن امروزی ما نیستند.

اما برای پایان دادن به این گفتگوی بی نتیجه که فرانک ها ژرمن بوده اند یا خیر، بهتر است که نخست علت این گفتگو را بشکافیم: گیریم که فرانک ها هم ژرمن نبودند... مگر شرکت اقوام ژرمن در لشگرکشی های روم بر ضد ایران تنها مربوط به فرانک هاست؟ وقتی خود شاپور یکم ساسانی از حضور گوت ها و ژرمن ها در ارتش روم یاد می کند، جای هیچ گونه تردیدی باقی نمی ماند.

با سپاس.

پرنيان گفت...

درود بر شماآريايي نيك انديش

تار نماي ززيبايي داريد .


اميدوارم در راه اشاعه فرهنگ كهن اين مرزز و بوم ماننا و جاويد باشيد.

باز هم منتظر حضور سبزتان هستم . من شما را لينك كردم .اگر مايليد شما هم اين كارر را انجام دهيد.

تا درودي ديگر بدرود.

پاينده ايران زمين.

ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
Adolf69 گفت...

جناب ناشناس بی شک حرامزاده ای
بهرام جان شما از وراجی های این اشخاص ناراحت نشو مشکل اینها از خونشان است.بهر حال زمان حمله ی مغول و تازیان تجاوزهایی صورت گرفت و حرامزادگانی متولد شدند که متاسفانه با گذشت زمان نوادگانشان به صورت ناشناس برای میهن پرستان مشکل ایجاد می کنند.
آیا کسی که پدر مشخص و مادری نجیب دارد به میهن خود توهین می کند؟شما هم لازم نیست نه به دل بگیری و نه درصدد جواب اینها برایی چون مشکل همانطور که گفتم ژنتیکی است
بدرود

بهرام گیان‌سپار گفت...

درود؛
آری چنین است... کسی که مادرش به راه خطا نرفته باشد، این چنین میهن و نژاد خویش را دشنام نمی دهد و بر اَبَر قهرمانان ایران زمین نمی تازد. تف بر چنین حرامزادگانی.

swastika گفت...

درود
لذت بردم ... بسیار عالی بود
نه این نوشته بلکه تمام نوشته هایتان انصافاً اطلاعات خوبی در اختیار من گذاشت.
یه خواهشی دارم در خصوص شاپور ساسانی و به خصوص شهر شاپورخواست و آثار شاپور در لرستان امروزی چه اطلاعاتی دارید؟

بهرام گیان‌سپار گفت...

درود؛
سپاسگزارم از مهرتان.
به زودی هم نوشتاری پیرامون این شاهنشاه بزرگ ایران زمین خواهم نگاشت و در مورد شهر شاپورخواست نیز پژوهشی خواهم کرد.
پاینده و پیروز باشید.
جاوید ایران!

اردشیر بابکان گفت...

درود بر شما دوست عزیز
من در وبلاگم مطلب کوتاهی درباره منع قربانی کردن حیوانات و منع خوردن مکسرات در دین زرتشت نوشتم لطفا" اگر مایل هستید آن مطالب را بخوانید و با دیدگاه خود آن را کامل کنید.
با تشکر از شما دوست عزیز[گل]

ناشناس گفت...

بهرام جان میشه دوباره آدرس وبلاگ خاک . خون رو بدی؟در ضمن چرا به این راحتی نمیشه توش نظر داد؟

ناشناس گفت...

راستي لز كردستان چه خبر

امير گفت...

سلام دوست گرامی
دوست من میخواهم توضیح دهم که چرا نام آدمیان را برای وبلاگم بر گزیدم، این به دلیل دغدغه من از وضعیت موجود است از اینکه دشمن میهن و مردمم و آدمیت با ایجاد شکاکیت ، با ایجاد اباحه گری ، با ایجاد عریان پرستی و بی قیدی ، با ایجاد دنیا پرستی و کام طلبی بدنبال حذف انسانیت انسان و در نهایت حذف خدا از زندگی بشریت است لذا تعهد و عشق به آدمی و ذات پاکش که نشات گرفته از نفخت فیه من روحی است مرا بر آن میدارد که برای نجات بشریت از سقوط به اسفل السافلین ، همانجایی که منزلگاه شیطان رجیم است تا سرحد تکرار سوال و جوابی یکسان پیش روم که تکرار خود آغاز گر راهی برای بیداری اذهان و روشنگر فضای غبار آلودی است که دشمن هر دوی ما آنرا برایمان رقم زده است. پس اگر تو نیز چون من آن دغدغه را احساس میکنی بگو برایم که چرا امریکا ستیزی یک وظیفه انسانی و الهی است ؟ برایم بنویس که چرا راه تکامل و سفر به اعلی اعلیین تنها و تنها از مسیر ولایت الهی میگذرد؟ بگو برایم که چرا صهیونیسم فرزند خلف ابلیس است و بگو چه رازی در حادثه يازده سپتامبر نهفته كه دلتمردان امريكا و صهيونيسم بين الملل از صحبت در باره آن اينقدر پريشان خاطر شده اند. بگو آيا با تشكيل يك گروه حقيقت ياب بمنظور بررسي حادثه يازده سپتامبر موافقي يانه؟ فراموش نكن كه ارتباط تنگاتنگي بين حادثه يازده سپتامبر با قرآن سوزي و اسلام ستيزي و سيطه بر جهان توسط شيطان وجود دارد. فراموش نكن كه در اين توطئه كه اكنون آنرا به بخش اروپا منتقل كرده اند تا زمينه حذف انسانيت را در كره زمين فراهم كنند دامن تو را نيز به عنوان يك انسان آزاده فرا خواهد گرفت اگر ما به وظيفه انساني و الهي خويش عمل نكنيم. منتظر نقد و نظر آگاهانه ات هستم چون میدانم که شکوفه های حسن انسانی تو نیز چون من دغدغه انسانیت را دارد و از پژمردگی در هراس. ضمنا بايد بگويم وبلاگي زيبا داريد سعي كنيد تا محتواي آن پربار تر و در هدايت انسان به سمت تكامل نقش بيشتري ايفا كند تا نقش شما به عنوان يك انسان پر رنگتر و ريباتر گردد.

Adolf69 گفت...

دوست عزیز خیلی قشنگ حرف زدی ولی اینو بدون که ما اول اسلامو دشمن بشریت و ایران می دونیم
خودت یه نیگاه بنداز ببین از این یه میلیارد مسلمون میشه به صد میلیونشون گفت آدم؟؟؟؟

یزدان گفت...

درود
سپاس از این که سر زدید
با مقاله ای نو به نام «مذهب ایلامی ها» به روزم